در داستان کوتاه درخت گلابی؛ شخصیت داستان، نویسندهای است که برای نوشتن باقیماندهٔ کتاب خود بهباغ پدری خود در دماوند پناه آوردهاست تا دور از اغیار، آخرین کتابش را بنویسد. اما حس میکند حرفی برای گفتن ندارد و همه رنگ و لعابها و القاب را کنار میزند و با یاد عشق نخستین، در بیخویشی غریبی غوطهور میشود
راوی: مینا کاموئی
قسمت اول
قسمت دوم